با اینکه علی دایی این بازیکن را به تیم ملی دعوت کرد، اما رحمان رضایی به دلیل پارهای از مسائل نتوانست به موقع خود را به اردوی تیم ملی برساند.
غیبت این بازیکن در اردوی تیم ملی باعث شد که علی دایی بعد از بازی با زامبیا اعلام کند که دیگر این بازیکن را نمیخواهد.
او گفت: «دوست دارم علی کریمی را دوباره در تیمم داشته باشم، اما به رحمان رضایی دیگر هیچ احتیاجی ندارم.»
علی دایی میگوید، رحمان میتوانست حتی در اردوی اردبیل به تیم ملی بپیوندد اما کوتاهی کرد. «او روز یکشنبه هفته قبل به کشور آمد، ولی در اردوی تیم ملی حاضر نشد.»
اما این یک طرف قضیه است. در طرف دیگر رحمان رضایی قرار دارد. این بازیکن با تجربه تیم ملی که دوست ندارد خیلی خودش را قاطی کند، میگوید: «دایی دارد اشتباه میکند. او نمیداند که من چه زمانی به تهران آمدم. بهتر بود که اول برنامه پروازهای ایتالیا و ایران را چک میکرد و بعد میگفت رحمان رضایی اخراج است. من روز چهارشنبه به ایران آمدم نه روز یکشنبه.»
در واقع همین سوءتفاهم باعث شد که علی دایی روی نام رحمان خط قرمز بکشد. رضایی در این باره توضیح میدهد: «وقتی مربی تیم ملی میگوید به من نیازی ندارد یعنی حتما نیازی ندارد دیگر. کار نمیتوانم بکنم. نخواستند در تیم ملی بازی کنم دیگر.»
نمیتوان قضاوت کرد که دقیقا مشکل از چه طرفی بوده. رحمان که میگوید روز چهارشنبه به ایران بازگشته، بعد از ورود به تهران خیلی تلاش کرد که با علی دایی تلفنی حرف بزند و زمان حضور خود را در اردوی تیم ملی هماهنگ کند.
ولی اینگونه نشد: «من یکبار دیگر هم گفتم. هم زنگ زدم و هم sms دادم، ولی آقای دایی جواب مرا نداد. وگرنه من مشکلی برای حضور در اردوی تیم ملی نداشتم.»
-
فکر میکنی چرا این اتفاق افتاد؟
من ترجیح میدهم در این باره حرف نزنم. چون قبلا یکبار مصاحبه کردم و گفتم که در این راه کمکاری نکردم.
دوست داشتم دوباره برای تیم ملی بازی کنم، ولی به هر حال مرا نمیخواهند دیگر. من هم کار خاصی نمیتوانم انجام دهم.
-
تو گفتی که با دایی تماس گرفتی و او جواب نداد. شاید باید زودتر زنگ میزدی. مثلا زمانی که در ایتالیا بودی. نباید قبل از حضور در ایران هماهنگ میکردی؟
میدانستند که من از روز اول نمیتوانم در اردوی تیم ملی باشم. بعد هم اعلام کرده بودم که می خواهم یکسال دیگر دوباره برای تیم ملی بازی کنم. ولی مرا دعوت کردند. با اینحال قبول کردم که بیایم.
-
حالا که دیگر نام تو از تیم ملی خط خورده به این فکر کردهای که دوباره ادامه دهی؟
من تا به حال در این شرایط قرار نگرفتهام که بخواهم در این باره حرف بزنم یا تصمیمگیری کنم.
-
ولی تا دو سال آینده شاید مربی تیم ملی تغییر نکند و علی دایی بماند. در اینصورت بعید است که دیگر بتوانی برای تیم ملی بازی کنی...
ترجیح میدهم در این باره هیچ حرفی نزنم. ولی من دوست داشتم دوباره در تیم ملی باشم، چون خودم این را گفتم. ولی واقعا قرار گرفتن در این شرایط برای هر بازیکنی سخت است. من تا به حال این وضعیت را نداشتهام.
میخواهم در ایتالیا بمانم
هر چه قدر در زمان حضور علی دایی به عنوان بازیکن در تیم ملی، شایعه دخالت او در کارهای فنی مطرح بود، رحمان رضایی را به عنوان یک بازیکن تو لک میشناختند.
کسی که فقط با تیم ملی تمرین کرد و در بازیها لباس ملی را میپوشید. او که به مرد ساکت تیم ملی مشهور است، در واقع در نقطه عکس دایی قرار داشت.
با اینحال بعد از حمایت رحمان از علی دایی بعد از حضور او روی نیمکت تیم ملی این فرضیه قوت گرفت که آنها دوستان نزدیکی برای هم هستند.
رحمان میگفت دایی بهترین انتخاب برای تیم ملی بوده و دوست دارد در تیم او بازی کند.
دایی در دوره اول رحمان را دعوت نکرد، اما در اردوی اخیر این بازیکن را در لیست خود قرار داد. رحمان در پاسخ به این سئوال که به نظر میرسید تو و علی دایی رابطه دوستانهای دارید، میگوید: «ما چه رابطه دوستانهای با هم داریم. هیچوقت با او دوست نزدیک نبودهام!»
رحمان در این باره توضیح میدهد: «ما در تیم ملی تنها دو همبازی بودیم که کار خاصی با هم نداشتیم. رفاقت خاصی بین من و او وجود ندارد. به هر حال ایشان تصمیم گرفته که من در تیم ملی نباشم. چیزی که خیلی اهمیت ندارد.»
رحمان با این حرفها نشان داد که دیگر دوست ندارد در تیم علی دایی بازی کند. پیش از این به نظر میرسید رابطه دوستانه رحمان رضایی و علی کفاشیان رئیس فدراسیون باعث آن شود که رحمان دوباره به تیمم ملی بازگردد، ولی او با این حرفها نشان داد که دیگر دوست ندارد باشد. «من در این باره تصمیم نگرفتم. بلکه در مورد من تصمیم گرفتند. بهتر است که از علی بپرسید که چرا این تصمیم را درباره من گرفته.» رحمان که این روزها در تهران است هنوز تیم جدیدش را انتخاب نکرده. او در آخر در این باره میگوید: «هنوز وقت زیاد است. فکر میکنم یک ماه دیگر همهچیز مشخص شود. ولی دوست دارم در فوتبال ایتالیا بمانم.»
همشهری امارات